سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ناکارآمدی دولت با یک «مجلس ششم» دیگر رفع میشود!
«عبدا... ناصری»، فعال اصلاحطلب و عضو شورای مشورتی این جریان سیاسی، در یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه شرق با اشاره به ناکارآمدیهای دولت و بروز برخی مشکلات گفته است:
میتوان مطالبات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مردم را دید و شنید و در این بخشها میتوان با همگرایی و درک درست از نیازهای بحق جامعه، همه ارکان کشور را به سوی نوعی همگرایی برای حل مشکل سوق داد. بازگشت کارشناسان و مدیران توانمند، بخشی از مشکلات را برطرف خواهد کرد. همچنین مطالبات صنفی و گروههایی مانند زنان در ورزش، فرهنگ و سیاست باید تا حد امکان پاسخ داده شود. اینها میتواند فضای مثبتی ایجاد کند که با تعمیق رابطه دولت-ملت، مردم برای همکاری اقتصادی پیشقدم شوند.
او تصریح میکند: فراموش نکنیم انتخاباتی مانند مجلس ششم، حتما میتواند به بهبود کارآمدی مجموعه نظام کمک کند![1]
*باید این کنایه را خطاب به آقای ناصری مطرح کرد که وضع موجود و مشکلات آن نیز ثمره «انتخاباتی مانند مجلس ششم» است و اصلاحطلبان هستند که وضع موجود را با «تَکرار میکنم» در دامن مردم گذاشتند...
قبل از ناصری، افرادی مثل حجتیکرمانی و حسین مرعشی نیز عنوان کرده بودند که راه حل مشکلات کشور «رفع حصر» است.[2]
در اشاره به صحبتهای ناصری طرح این مسئله نیز ضروریست که اکثریت نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم، یک روز با القای حاکمیت دوگانه، روز دیگر با تعارف جام زهر به رهبر انقلاب و روز دیگر با استعفا و تحصن دستهجمعی، فصلی سوزان را در تاریخ سیاست ایران رقم زدند آنچنانکه بعد از آن دیگر هیچگاه نتوانستند اعتماد اکثریت مردم را جلب کنند و به اکثریت مجلس دست یابند.
بدیهیست که تصور یک مجلس ششم دیگر در گرماگرم برخی مشکلات کشور، غیر از محاسبه غلط چیز دیگری نیست.
قبل از ناصری، سعید حجاریان نیز با دو گزاره حمله به ساحت رهبری و تأکید بر حقوقی نبودن انتخاب رهبر و اشاره به تحریم انتخابات آتی از سوی اصلاحطلبان به صحنه آمده بود.
اینکه طرح این گزارههای تند اصلاحطلبان در کنار یکدیگر، چه معنایی دارد؟! بایستی در آن تأمل کرد...
***
مشاور شهردار: اکثر مدیران جاهل شدهاند و نگرش وطنپرستانه وجود ندارد
«فیاض زاهد»، فعال اصلاحطلب، مشاور شهردار و مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آرمان امروز در وصفی که اوضاع کشور داشته، گفته است:
«ما با بحران بیاعتمادی در سطوح مختلف روبهرو هستیم. حتی در مواردی این شائبه بهوجود میآید که بخشهای مهم سیاسی هم به یکدیگر اعتماد ندارند و این بیسابقه است. ارکان سیاسی با هم هماهنگ نیستند.دولت با نهادهای مختلفی درگیر است و همه بههم پشت پا میزنند انگار نه انگار که همه در یک کشتی نشستهاند. نگرش ملی و وطنپرستانه وجود ندارد، به میزانی که رسانههای دلواپسان به دولت حمله میکنند شاید رسانههای رژیم صهیونیستی به دولت حمله نکنند.»
او همچنین در پاسخ به این سؤال که «بعضا آنطور که باید عملکردی در راستای حل این مشکلات صورت نمیگیرد به نظر شما این مساله ناشی از چیست؟» اظهار میکند:
من معتقدم ترکیبی از جهالت، فقدان کارآمدی، شیطنت و نابلدی منشأ این مساله است. جهالت بدین معنا که عامه حوزه مدیریت در کشور افراد متخصص و توانایی نیستند و به هزارو یک دلیل در این مناصب قرار گرفتهاند. وقتی سیستم عمل نمیکند، فرد عمل میکند و زمانی که فرد عمل کرد اشتباه کرده و فساد ایجاد میکند.[3]
گفتنیست، در مصاحبه زاهد، 17 مرتبه به کلمه «بحران» اشاره شده است...
*دلسوزان کشور و محافل تحلیلی بارها و بارها هشدار دادهاند که این حجم سیاهنمایی از اوضاع کشور و القای بحران؛ اولا اتفاقی نیست و یک پروژه دیکته شده برای به اغتشاش کشاندن کشور است و ثانیا بحران ادعا شده از سوی اصلاحطلبان ماهیت خارجی هم ندارد و اوضاع کشور اگرچه همچون تمام نظامات جهان، همیشه با مشکلاتی مواجه است اما بحرانی نیست.
چه اینکه در یک کشور بحرانزده نشانههایی مثل قحطی غذا، تعطیلی بانکهای بزرگ، سقوط بازار بورس، ناامنی و فرار مقامات کشور وجود دارد.
از طرفی فعالان اصلاحطلب در حالی بر وجود بحران در کشور تأکید دارند و مخالف با آن را مساوی با غیر منطقی بودن و حتی خریّت عنوان میکنند[4] که اقتصاد ایران هماکنون در جایگاه هجدهم جهان قرار دارد و گفته میشود که با پشت سر گذاشتن مشکلات و ناکارآمدیهای فعلی به رتبه دوازدهم جهانی نیز خواهد رسید، ضریب جینی یا شاخص نابرابری درآمدی ایران از کشورهای آمریکا و روسیه و چین بهتر است[5] نرخ بیکاری در ایران کاهش یافته و دهها هزار شغل بلامتقاضی در کشور وجود دارد و...
اکنون باید به این سؤال اندیشید که علت اینهمه سیاهنمایی گسترده اصلاحطلبان و تأکید آنها بر وجود بحران در ایران چیست؟!
برخی اینطور به این سؤال پاسخ میدهند که جریان سیاسی خاص یک پروژه اعتراض خیابانی را طراحی کرده که لازمه آن همین بحراننماییها و تأکید بر نیستی نظام جمهوری اسلامی ایران است...
در اشاره به اظهارات زاهد، بیان این نکته هم ضروریست که فعالان سیاسی بایستی در بیان جهان پیرامون و انگارههای آن برای مردم، از تقوای علمی و فردی لازم برخوردار باشند و به قول حکایت مولانا، نباید به هر کجای فیل که دست میکشند، بلافاصله بگویند فیل به همین شکل است!
بلکه آنها باید نسبت دیدههای خود را با واقعیتهای روز، با علائق شخصی، با تهدیدات و فرصتهای پیرامون و با اسناد و مدارک بدانند و آنگاه از میان اینهمه نسبت ریاضی، به حقیقتی دست یابند که غیر قابل خدشه باشد.
به سخن دیگر اینکه متهم کردن عامه مدیران کشور به جهالت، تأکید بر نبود وطنپرستی و تأکید جوانانه بر وجود انواع بحرانهای رنگارنگ در کشور، همان نگاه نابخردانه به محیط پیرامون است که میتواند آثار بسیار سوئی را شامل حال جامعه کند.
گفتنیست، قبل از زاهد، سهیلا جلودارزاده، مشاور سابق وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز در اظهاراتی تند از این گفته بود که برخی مدیران منصوب دولت روحانی موجب عصبانیت مردم هستند![6]
***
دلسوز روحانی پیدا شد...
«معصومه ابتکار»، فعال اصلاحطلب و معاون رئیسجمهور روحانی، درباره اظهارات اخیر سعید حجاریان مبنی بر تحریم انتخابات آتی از سوی اصلاحطلبان، به خبرآنلاین گفته است:
«آقای حجاریان نگران است و می گوید وقتی ردّ صلاحیت گسترده اتفاق می افتد، افراد توانمند، شایسته و شجاع که بتوانند اصلاحات و تغییرات مورد نیاز کشور را جلو ببرند از دست می دهیم. شکی ندارم که تمام دیدگاه های آقای حجاریان دلسوزانه است، حالا ممکن است نقد و دیدگاهی دارد که نظر شخصی خودش است ولی به هر حال نظراتش دلسوزانه است.»[7]
*اظهارات ابتکار در حالیستکه تحریم انتخابات در تمام نظامات سیاسی دنیا مساوی با خیانت یا بلاهت سیاسی انگاشته میشود و کسی از آن تلقی رفتار دوستانه ندارد.
از طرفی اصلاحطلبان هنوز داغ تحریم انتخابات مجلس نهم در سال 90 را بر پیشانی دارند و در میان خود بصورت دائمی مشغول تأیید و تکذیب این رخداد زشت هستند. تا چه پیش آید...[8]
در اشاره به «دلسوزانه بودن تمام دیدگاههای حجاریان» همچنین لازم به توضیح است که سعید حجاریان در فتنه سال 88 دستگیر شد!
از دلسوزیهای دیگر حجاریان میتوان به تهدید کشور و نظام به تحریم انتخابات، نشر تئوری فتح سنگر به سنگر نظام، تأکید بر بهانه بودن بهشت برای روحانیون برای توجیه شهادت و اشاره به امکان تجدید نظر در انقلاب اسلامی اشاره کرد.
مسئلهای که به عنوان یک تأمل مهم در رفتارهای اصلاحطلبان وجود دارد علت ترس جمعی آنها از شخصی به نام سعید حجاریان است.
اظهارات خاضعانه درباره حجاریان، تکرار متصلّبانه سخنان او، تأکید بر اینکه او معلم سیاسی است و تأکید بر اینکه او دلسوز است؛ جملگی این سؤال را به ذهن متبادر میکند که چرا مشاهیر اصلاحطلب که مفتیان انتقاد و پذیرش انتقاد به شمار میروند اما درباره حجاریان تا این حد اظهار خشوع و تضرّع دارند؟
گفتنیست اظهار دلسوزی حجاریان البته شامل رئیسجمهور روحانی هم شده بود! او در اظهارات مورد اشاره معصومه ابتکار، با تأکید بر تحریم انتخابات گفته بود: دیگر محال است، بگذارند اصلاحطلبان دولت را بگیرند. باید کمکم عادت کنیم به امثال دولت اعتدال.
***
1_ http://sharghdaily.ir/fa/main/print/190873
3_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/226061
7_ https://www.khabaronline.ir/detail/787906/Politics/government